رگبرگ های سیاه

برگ های سبز با رگبرگ های سفید، باعث میوه دادن درختان می شوند ؛ و برگ های سفید با رگبرگ های سیاه ، باعث ثمر دادن مغزها

رگبرگ های سیاه

برگ های سبز با رگبرگ های سفید، باعث میوه دادن درختان می شوند ؛ و برگ های سفید با رگبرگ های سیاه ، باعث ثمر دادن مغزها

رگبرگ های سیاه

هدف از ساختن این وبلاگ، ایجاد مکانی برای اشتراک خوانده ها و آموخته هاست.

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علل عقب ماندگی در ایران» ثبت شده است

ما چگونه ما شدیم

عنوان: ما چگونه ما شدیم؟ ریشه یابی علل عقب ماندگی در ایران
نویسنده: دکتر صادق زیبا کلام
نشر: روزنه
تعداد صفحات: 480
سال نشر: چاپ اول 1374 - چاپ دوازدهم 1382

ما تا به کی می خواهیم ضعف ها، مشکلات، نابسامانی ها و عقب ماندگی هایمان را بر گردن دیگران بیندازیم و با مقصر نمودن آن ها چشم بر روی واقعیات آنچه بودیم ببندیم؟

 

دکتر صادق زیباکلام  ما چگونه ما شدیم؟ را با بررسی تفکرات مارکسیستی آغاز می کند و با پرداختن به معلول ها، استعمار، جبر و گریزی به سرتاسر تاریخ به جست و جوی ریشه ها و علت ها می پردازد و  این موضوع را مطرح می کند که ممکن است خودمان نیز در آنچه شده ایم و در "ما شدنمان" نقشی داشته باشیم.

کتاب شامل شش فصل، با عنوان های از کجا شروع کنیم، ایران چگونه جایی است، از صعود تا نزول، تأثیر هجوم قبایل بر ساختار و نهاد های اجتماعی ایران، خاموش شدن چراغ علم و شرق یا غرب، تماس یا تقابل است.

پس از گذشت حدودا بیست سال از چاپ اول کتاب، چاپ های مکرر در کنار جلسات متعدد نقد و بررسی و استقبال وسیع از این کتاب حساسیت و مهم و بنیادی بودن موضوع مطرح شده را نشان می دهد.

 

* ریشه یابی های کتاب بسیار دقیق و عالی بود. ولی بعضی قسمت های آن برای خواننده ای چون من که اکثر اوقات از تاریخ گریزان است، کمی کسل کننده بود. این کتاب مکمل بسیار خوبی برای کتاب چرا عقب مانده ایم؟ بود.

۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۰۳
مهدیه عباسیان

چرا عقب مانده ایم

عنوان : چرا عقب مانده ایم؟ ( جامعه شناسی مردم ایران)
نویسنده: دکتر علی محمد ایزدی
نـشر: علم
تعداد صفحات: 352
سال نشر: چاپ سوم 1385

دکتر علی محمد ایزدی در چرا ما عقب مانده ایم، سعی کرده است که دور از هر گونه احساسات و عواطف و با تمام ناراحتی ها چندین موضوع مهم ( قبول عقب افتاده بودن جامعه ایران، پذیرش آسیب دیدگی روانی افراد جامعه، علل آسیب دیدگی، علاج پذیر بودن آسیب دیدگی و  راه های درمان) را با هموطنان و دست اندرکاران در میان بگذارد و درد را به آن ها بشناساند. او در مقدمه نوشته است : " خوب بلدم بگویم که ما ایرانیان شجاعت شیر، سخاوت حاتم و وجاهت طاووس و.. چه و چه را داریم. ولی می دانم که بدین ترتیب تنها با استقبال از "شعار" و احتراز از "شعور" خود را غافل نموده و بعضی را فریب داده ام، و میدانم که بدین ترتیب هیچ دردی از درد های خود و هموطنانم را دوا نکرده ام... با وجود تمام این می دانم ها ترجیح می دهم که واقعیت را ، هر قدر تلخ، عنوان کنم. تا مصلحان قوم به گفتار آیند و دست اندرکاران را به حرکت درآرند و اکنون که کشور خالی از اغیار است و ایرانیان خود صاحب اختیار، هرچه زودتر ترتیب نجات مردم را با امید به خدا از جهل و ظلم و فقر فراهم سازند و شروع نمایند. این کار با فرض اینکه با عقل و تدبیر و خلوص انجام شود، برای نتیجه دادن لااقل بیست سال وقت می خواهد. ولی اگر از فردا شروع کنیم، پس فردا یک روز از بیست سال کم شده است."

کتاب شامل سه فصل است که در فصل اول چرا ما «عقب» مانده ایم ؟ به بررسی دلایل عقب افتاده بودن جامعه ایران با بررسی تمام نظرات متفاوت چون استعمارگران، سیستم سلطنتی، حاکمیت هزارفامیلی، منابع نفتی، دین اسلام، بی سوادی و شخصیت اخلاقی می پردازد. فصل دوم شخصیت اخلاقی ما ایرانیان با دو بخش نظریات خارجیان درباره ما ایرانیان ( هردوت، گزنفون و ...) و نظریات خودمان درباره خلقیاتمان ( سعدی، فردوسی و...) آغاز می شود و به بررسی بسیاری از ویژگی های اخلاقی افراد جامعه همراه با مثال های فراوان می پردازد. و فصل سوم کتاب تحلیل شخصیت اخلاقیمان قوی ترین فصل کتاب است که علل آسیب دیدگی را بیان می کند و سعی می کند راه درمان را به ما نشان دهد.

 

* دوست دارم در مورد مطالبی که در این کتاب خواندم و مطالب مرتبط دیگر ساعت ها حرف بزنم!

اما فقط به دو نکته اشاره می کنم:

1- اگر کتاب وضعیت آخر نوشته توماس آنتونی هریس با ترجمه اسماعیل فصیح را خوانده باشید، فصل سوم این کتاب برایتان بسیار آشنا خواهد بود.

2- داشتم فکر می کردم کاش می شد خواندن این کتاب و کتاب هایی از این دست برای همه افراد، مخصوصا والدین و افرادی که در آینده والد خواهند بود ، اجباری بود. در این کتاب نکاتی به ما گوشزد می شود که حتی اگر به تغییر اوضاع جامعه و توسعه یافتگی هم علاقه ای نداشته باشیم ، دانستن آن ها برای آینده ی فرزندان و زندگی شخصیمان بسیار مهم و ضروری است. اما کاش می شد راهی یافت تا دچار "رسوب یافته ها" نشویم. مدتی پیش مقاله ای خواندم که در آن توضیح داده شده بود که بیشتر انسان های امروز بی وقفه در حال کسب دانش و مهارت های جدیدی هستند که تنها در ذهن آن ها رسوب می کند. همین و بس! و در لحظات زندگی و موقعیت های حساس حتی به آموخته ها فکر هم نمی کنند و بر اساس روش های قدیمی و غلط عمل می کنند.

 

۰ نظر ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۴۴
مهدیه عباسیان