رگبرگ های سیاه

برگ های سبز با رگبرگ های سفید، باعث میوه دادن درختان می شوند ؛ و برگ های سفید با رگبرگ های سیاه ، باعث ثمر دادن مغزها

رگبرگ های سیاه

برگ های سبز با رگبرگ های سفید، باعث میوه دادن درختان می شوند ؛ و برگ های سفید با رگبرگ های سیاه ، باعث ثمر دادن مغزها

رگبرگ های سیاه

هدف از ساختن این وبلاگ، ایجاد مکانی برای اشتراک خوانده ها و آموخته هاست.

بایگانی

من دیگر ما - محسن عباسی ولدی

دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۱۱ ق.ظ

عنوان: من دیگر ما (جلد اول)
نویسنده: محسن عباسی ولدی
نشر: آیین فطرت
تعداد صفحات: 120
سال نشر: چاپ اول 1394

من دیگر ما، جلد اول مجموعه‌ای تربیتی است. این مجموعه هفت جلد دارد که در هر کدام از آن‌ها به یکی از مسائل مهم تربیتی مانند نقش محبت، آزادی، بازی کردن، تلویزیون دیدن و بازی‌های رایانه‌ای پرداخته است. جلد اول مجموعه با نام من دیگر ما، در خصوص مهارت‌های تربیت فرزند در دنیای امروز است. محسن عباسی ولدی در کتاب من دیگر ما، با زبان ساده و بیانی واضح و روشن، دیدگاه‌های تربیتی دینی بر کودکان و نوجوانان را بر مبنای تفکر اسلامی، مطرح کرده و با مثال و داستان‌هایی که در ضمن مطلب آورده، وضوح کلی کتاب را بیشتر کرده است. 

 

* آنچه در ابتدا آورده شده، توضیحی است که هنگام جستجو در مورد این کتاب با آن مواجه خواهید شد. دلم می‌خواهد راحت در مورد این کتاب و افکاری که در حین مطالعه و پس از آن به ذهنم حمله‌ور شدند، صحبت کنم. دلم می‌خواهد بگویم آنچه در بالا خواندید، ادعایی است که در مورد این کتاب شده است! 

در ابتدای کتاب روانشناسی غربی به شدت نهی شده است، این امر در صورتی که محتوای قابل ملاحظه‌ای پیش رویمان باشد، قابل پذیرش است، اما چنین اتفاقی نمی‌افتد. تمام محتوای اصلی و جدی این کتاب را می‌توان در دو صفحه خلاصه کرد. ساده‌ترین مثال‌ها و کلی‌ترین موضوع‌ها، جوابگوی ذهن پر سوال من ِ نوعی برای تربیت کودک نیست. 

** شاید بتوان گفت که نمی‌شود تنها با مطالعه یک جلد قضاوت کرد. البته که این کار را نکرده‌ام. این مجموعه و این نویسنده را یکی از دوستان دانشگاه معرفی کرد. در نمایشگاه کتاب سال گذشته سری به غرفه این انتشارات زدم و تصمیم داشتم کل مجموعه را تهیه کنم. اما عناوین فهرست برای خرید راضی ام نکرد. کتاب دیگری از ایشان خریدم که آن هم همین گونه بود.

*** زمانی می‌توان موضوعی، زمینه‌ای و محتوایی را رد کرد، که بسیار قوی ظاهر شده باشیم!

**** فردی مانند علی صفایی‌حائری، کتابخوانی بسیار حرفه‌ای بوده، ادبیات غرب و روانشناسی غرب را می‌خوانده و بدون هرگونه قضاوت و داوری و رد کردن، نظرات و جهان‌بینی بی‌نظیر خود را ارائه می دهد. می‌دانم این مقایسه کار درستی نیست، اما شاید برای درک آنچه در ذهن دارم به چنین مثالی نیاز بود.

 

***** این روزها کتاب دیگری خوانده‌ام که نام‌اش به شدت فضای مجازی و بخش کتاب‌های پرفروش کتاب فروشی‌ها را پر کرده است. کتاب "پسرک، موش کور، روباه و اسب". کتابی پر از جمله‌های قصار کوتاه. دلم می‌خواهد در مورد این دو کتاب بی‌وقفه غر بزنم، اما بسنده می‌کنم به اینکه من واقعا دلیل این به‌به و چه‌چه ها را نمی‌فهمم!

 

 

نظرات  (۴)

سلام به رفیق شفیقم

چه جالب که منم مشغول مطالعه همین کتابم. جلد دوم رو تقریبا تموم کردم.

 من از این کتاب یه نکته ای رو یاد گرفتم (همون طور که خود نویسنده توضیح میده) . اونم اینه که اگه کلیات رو اصل قرار بدیم شاید خیلی از جزئیات خود به‌خود درست بشن. این کتاب یه الگوریتمی رو توی ذهن من ساخت که خیلی کتابای جزئی نگر نتونستن بسازن. 

منم با رد کردن روانشناسی غرب مخالفم ولی این سه جلد اول رو قابل تامل، قادر به الگوسازی و یادآور بدیهیاتِ فراموش شده دیدم

پاسخ:
سلام به روی ماهت

چه جالب

یه عالمه نوشتم و پاک کردم :)
جلد اول که برای من اینطور نبود. شاید باید فرصت دیگه ای داد... نمی دونم...

می دونی نویسنده باید بتونه مخاطب رو همراه خودش کنه. در اولین صفحات من ناخودآگاه فاصله گرفتم. یعنی هیچ ارتباطی برای من برقرار نشد.
و این رو هم باید بگم که نوشتن این نظرات برام کار بشدت سختی بود. خیلی دلم می خواست یه کتاب قوی با تفکر اسلامی رو به روم بود. حتی چند روز پس از تموم شدن کتاب هم خودم رو مجاب می کردم ننویسم، تا نظر عجولانه ای نداده باشم. ولی واقعا نظراتی بودن که پس از فکر کردن های زیاد داشتم.

دلم می خواد بیشتر باهم در موردش صحبت کنیم.

راستی... دیدن اسمت باعث میشه قند تو دل آدم آب شه...

آره موافقم باهات. به نظرم تو حوزه تفکر حرفی برای گفتن نداره. صرفا یه تذکره که میتونه به رفتارا یه جهتی بده 

 

راستی عزیزدلیییی :)

پاسخ:
من دیشب که نظرت رو‌ خوندم، رفتم سراغ جلد دوم‌. کامل خوندمش‌. محتوا در مقایسه با جلد یک خیلی خیلی بهتر بود. تصمیم گرفتم به شماره ای که دادن پیام بدم و انتقاداتم رو بگم‌. بنظرم جلد یک مقدمه است که اصلا هم به خوبی نوشته نشده و نیاز به ادامه دادن مطالعه رو در مخاطب ایجاد نمیکنه‌.
به هر حال تو باعث شدی برم سراغ جلد بعدی و بخوام دوباره در موردش فکر کنم. 
یه نکته ای که دیشب به ذهنم رسید این که فکر  میکنم چون ما کتاب های دارای جزئیات خوندیم، این کتاب میتونه به اون داده ها با کلیتی که داره نظم بده‌. یعنی به تنهایی کتاب جامعی نیست‌. 

:)

گفتی جزئیات یاد یه چیزی افتادم:))

امروز برادرزاده م داشت صورت همسر رو با ناخون زخم میکرد. مثلا ژست گرفتم یکی از دستور العملای کتابای تربیتی رو روش پیاده کنم. بهش گفتم وارد بازی نشو باهاش. فقط دستشو بگیر بگو نه. دستشو گرفت گفت نه یهو با پا زد تو صورتش:)) خلاصه که امیدوارم پاسخگوییِ این کتابا در این حد نباشه:))

پاسخ:
:)))
عالی بود :)
کلی خندیدم...

من آنچه که از کتاب کودک خانواده انسان  یاد گرفتم همیشه به کارم میاد. ولی نمیدونم تو چنین شرایطی باید چه کرد...

من وقتی می‌شینم و این کتاب‌های تربیتی رو میخونم، از بس یهو شروع میکنم به حرف زدن و توضیح دادن برای میلاد، کلا یه غم خاصی توی چشماش هست :))

تهش میشیم مثل اون بنده خدای روانشناسی که میگفت من ۶ تا نظریه برای تربیت کودک داشتم، الان ۶ تا بچه دارم و هیچ نظری ندارم.

خدا عاقبتمون رو بخیر کنه :)

ان شاءالله:))

پاسخ:
:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">