علیه تربیت فرزند - آلیسون گوپنیک
نویسنده: آلیسون گوپنیک
مترجم: مینا قاجارگر
نشر: ترجمان علوم انسانی
تعداد صفحات: 384
سال نشر: چاپ اول 1397
تصور اغلب ما از تربیت فرزندمان این است: فراهم کردن محیطی امن؛ برنامهریزی دقیق و هدفمند برای زمانهای کار و فراغت؛ نظارت دقیق بر اعمال و روابطش و هدایت او تا رسیدن به اهدافی عالی. هدف والدین امروزی این است که فرزندشان را به شکلی خاص و دلخواه «بسازند» تا در بزرگسالی فردی موفق شود.
اما آلیسون گوپنیک، از روان شناسان پیشرو معاصر، در این کتاب از غیرعلمی بودن و همچنین زیانبار بودن این نگاه به فرزندپروی سخن می گوید. او نشان میدهد که چرا هرگز نباید دنبال ساختن و شکل دادن به فرزندانمان باشیم: کودکان طوری خلق شده اند که نامنضبط و بازیگوش و پیش بینیناپذیر و خیالپرداز باشند؛ آن ها طوری خلق شدهاند که هم بسیار متفاوت از والدینشان و هم بسیار متفاوت از یکدیگر باشند.
گوپنیک همچنین توضیح میدهد که چطور از فرزندانمان طوری مراقبت کنیم که بیاموزند در جهانی پیشبینیناپذیر افرادی انعطافپذیر، خلاق و مقاوم باشند.
- عشق ورزیدن به کودکان برای آنها مقصد تعیین نمیکند، بلکه قدرت و مایه آغاز سفر را به آنها میبخشد.
- فرزندان بزرگسال ما بیگانه هستند و باید باشند، آنها ساکنان سرزمین آیندهاند.
- باغبانی نیازمند کار سخت و عرق جبین ماست. همراه با بیل زدنهای طاقتفرسا و غوطهور بودن در کود کشاورزی. و همانطور که هر باغبانی میداند، نقشههای ویژه ما همواره عقیم میمانند. خشخاش به جای صورتی کمرنگ به رنگ نارنجی نئون ظاهر میشود، گل رز که قرار بود از حصار بالا برود لجوجانه در فاصله یک قدمی زمین باقی میماند، نقطههای سیاه و زنگار و شتهها را هرگز نمیتوان مغلوب کرد. اما در عوض بزرگترین لذتها و فتوحات باغبانی ما وقتی را میرسند که باغ از کنترل ما میگریزد، وقتی جعفری وحشی سفید و لاغر مردنی به صورت باورنکردنی عینا در جای درست مقابل سرخدار تیره ظاهر میشود ... در واقع معنای ژرفتری وجود دارد که بر حسب آن، چنین تصادفاتی مشخصه باغبانی خوباند.
- کار ما شکل دادن به اذهان کودکانمان نیست، کار ما این است که به ذهن آنها اجازه دهیم در همه امکانات جهان کاوش کنند. کار ما این نیست که به کودکان بگوییم چگونه بازی کنند، بلکه دادن اسباببازی به آنها و جمع کردن اسباببازیها پس از اتمام بازی بچههاست.
- اجر پدر و مادر بودن هرچه باشد، نظم و ترتیب نیست.
* نویسنده کتاب یک مادربزرگ است. مثالهایی که از نوههایش میزند و تجاربی که به اشتراک میگذارد روند مطالعه را دلنشین میکند.
** ابتدای کتاب در اوج شروع شد. با نقد لذتبخشی در باب فرزندپروریهای رایج امروزی. آنقدر دلپذیر و جذاب که داشتم به این باور میرسیدم که همین کتاب میتواند تنها کتاب لازم برای مطالعه در این زمینه باشد. اما روند کتاب -برای من- در اوج نماند. برای منی که سالها بیولوژِی و بیوشیمی خواندهام و چندین واحد تکامل پاس کرده بودم، استفاده از مطالعات تکاملی و مقدمههای زیستشناختی طولانی در ابتدای هر مبحث بسیار خسته کننده و حوصلهسربر بود.
سلام و سپاس بابت معرفی کتاب
بابت نظر تکراری عذرخواهی میکنم. اما واقعاً مطالب را میخوانم و بهقدر وسع استفاده میکنم ان شاء الله.