نویسنده: استفان کاوی
مترجم: محمدرضا آلیاسین
نشر: هامون
تعداد صفحات: 348
سال نشر: چاپ سیزدهم 1385
تجربههای تلخی در مواجه با کتابهای پرفروش داشتهام. به همین دلیل این کتاب جزو آن دسته از کتابهایی بود که دلم نمیخواست سراغش بروم. پیشنهاد یکی از دوستان و خاک خوردن این کتاب برای مدتهای طولانی در کتابخانه باعث شد دوباره ریسک کنم. و چه ریسک خوبی...
این کتاب را باید با آرامش خواند. مکث کرد، فکر کرد، واکاوی کرد، شخصیت خود را بالا و پایین کرد و آرام آرام ادامه داد. در این کتاب به خوبی ضرورت دیدگاه از درون به بیرون و سپس هفت عادت بسیار مهم در دو بخش پیروزی های شخصی و عمومی توضیح داده شده است. پس از اتمام مطالعه، نکات مهم را برای خودم خلاصه نویسی کردم و می توانم بگویم این کتاب، از آن کتابهایی است که باید بارها به آن مراجعه کرد و جرعه جرعه آن را نوشید.
- رفتار ما کنش تصمیمهای ماست، نه زاییده شرایط ما.
- هیچ کس بدون تمایل خودتان نمیتواند شما را بیازارد. و همان گونه که گاندی گفته است: «اگر خودمان احترام به خود را به کسی ندهیم، احدی نمی تواند آن را از ما بگیرد». نخست خودمان مشتاقانه اجازه میدهیم یا تمایل داریم آنچه برایمان پیش میآید ما را بیازارد، خود آن رویداد نقش چندانی ندارد. اقرار می کنم پذیرش عاطفی این امر بسیار دشوار است، به ویژه اگر سال های سال بدبختی خود را به نام موقعیت یا رفتار شخصی دیگر توجیه کرده باشیم.
- راه حلهای سریع و آنی در احیای روابط انسانی سرابی بیش نیست. ایجاد ترمیم روابط محتاج سعه صدر و گذشت زمان است.
- بلوغ به معنای توازن بین جسارت و ملاحظه است. هرگاه کسی بتواند با جسارت، احساسات و اعتقادات خود را پس از تعادل با احساسات و اعتقادات فرد دیگر اظهار کند،از بلوغ فکری بهره مند است، بهخصوص اگر موضوع برای دو طرف از اهمیت خاصی برخوردار باشد.
- بها دادن به تفاوتها (تفاوتهای ذهنی، احساسی و روانی) جوهره کار تیمی است. به طور کلی سرآغاز بها دادن به تفاوتها شناخت این واقعیت است که مردم جهان را آنگونه که هست نمیبینند بلکه از درون چارچوب ذهنی خویش به همه چیز مینگرند.
- برای اینکه بر روی مارپیچ صعودی رشد به حرکت ادامه دهیم و اوج بگیریم، ناگزیریم که پیوسته بیاموزیم، متعهد شویم و دست به عمل بزنیم.
* بسیار لذت بردم و بسیار نیاز دارم آن را دوباره بخوانم...