اصول و فروع در هم تنیده
در ابتدای خطبه ی یکِ سخنرانی امام علی (ع) که شامل زمینه های سیاسی، علمی، تاریخی و سیاسی است، به عجز انسان در شناخت خدا اشاره می شود و بعد از دین به عنوان راهی برای گام برداشتن در این راه صحبت می شود.
و آن کس که بگوید "خدا در چیست؟" او را در چیز دیگری پنداشته است، و کسی که بپرسد "خدا بر روی چه چیزی قرار دارد؟" به تحقیق جایی را خالی از او در نظر گرفته است، در صورتی که خدا همواره بوده و از چیزی به وجود نیامده است. با همه چیز هست، نه اینکه همنشین آنان باشد، و با همه چیز فرق دارد نه اینکه از آنان جدا و بیگانه باشد. انجام دهنده ی همه ی کارهاست، بدون حرکت و بزار و وسیله.
در مرحله ی بعد تأمل و تفکر در آفرینش جهان، شگفتی خلقت فرشتگان، شگفتی آفرینش آدم و ویژگی های انسان کامل و آدم (ع) و داستان بهشت، به عنوان راه هایی برای خداشناسی توضیح داده می شوند و در خاتمه با فلسفه بعثت پیامبران، ضرورت حضور امامان، ویژگی های قرآن و فلسفه و ره آورد حج پایان می پذیرد.
در حقیقت می توان گفت اصول و فروع دین در هم تنیده شده اند و خطبه ی یک را پدید آورده اند...
* اولین باری است که تصمیم گرفته ام به طور جدی و مستمر در جهت فهم نهج البلاغه ( نه فقط خواندن آن) تلاش کنم و ثبت آنچه که می فهمم در اینجا، فقط نقش دفتر یادداشتی برای خودم و عمومی کردن تصمیمم برای جدی تر شدن آن را دارد.
** در پاورقی کتاب ( ترجمه محمد دشتی/ موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین) توضیحات خوب و جذابی دارد که مسائل را شفاف تر می کند و به علوم روز نهفته در سخنان هم اشاره می کند.
*** چیزی که در این خطبه بسیار زیاد توجهم را به خودش جلب کرد، ضرورت خود شناسی در مسیر خداشناسی بود. چیزی که باعث شد از عمق جان به رشته ی تحصیلی ام عشق بورزم...