رگبرگ های سیاه

برگ های سبز با رگبرگ های سفید، باعث میوه دادن درختان می شوند ؛ و برگ های سفید با رگبرگ های سیاه ، باعث ثمر دادن مغزها

رگبرگ های سیاه

برگ های سبز با رگبرگ های سفید، باعث میوه دادن درختان می شوند ؛ و برگ های سفید با رگبرگ های سیاه ، باعث ثمر دادن مغزها

رگبرگ های سیاه

هدف از ساختن این وبلاگ، ایجاد مکانی برای اشتراک خوانده ها و آموخته هاست.

بایگانی

دورِ نزدیک

شنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۳۰ ب.ظ

پشت تلفن که حرف می زند، ذوق و شوق و خوشحالی است که از صدایش می بارد. حرف می زند و تمام نکات را بررسی می کند. حرف می زند و راهنمایی می کند. حرف می زند و می گوید تا ان جا که بتواند، هر کاری که از دستش بر بیاید برایمان می کند. پشت تلفن که حرف می زند دلم آتش می گیرد. از نزدیک بودنش. از دور بودنش. از نزدیکی که چرا باید دور باشد. از دوری که چرا باید نزدیک باشد. از گذشته ی لعنتی به درد نخور ِ سختی که سختی اش تمامی ندارد. پشت تلفن که حرف می زند، چشم هایم پر از اشک می شود. بغض ریشه می دواند در وجودم. تک تک سلول هایم بغض می کنند و می خواهند بگریند. برای او. برای خودم. برای اوها و برای تمام خودم هایی که یک روز به این روزها می رسند.

 

 

۹۶/۰۵/۲۸
مهدیه عباسیان

تمرین نوشتن

نظرات  (۱)

استر به عشقی بیمارگونه و جنون آمیز مبتلا شده و در مقابل هوگو کوچکترین اهمیتی به تماس ها ی پشت سرهم و پیام های کنایه آمیز و صریح استر نمی دهد . سفرهای روتین هوگو به شهری دیگر و دیدار با زنی دیگر ، ارتباط صمیمی اش با زنی از هنرآموزان کارگاهش، سکوت در برابر خواسته های عاطفی استر، او را مجاب نمی کند که این رابطه نامی جز توهم ندارد و عشق نیست . دوستان استر تلاش می کنند او را متقاعد کنند که دست از این رابطه ی بیمار بکشد اما او تسلیم نمی شود و ترجیح می دهد دیگر برای دوستانش درددل نکند . در نهایت بعد از گذراندن بیشتر از یکسال شیدایی و دلدادگی و از سر گذراندن شب ها و روزهایی که با افکار پریشان و دل و روح زخمی و مجروح  طی شده ، از توهمی به نام عشق به هوگو دست می کشد .

و نتیجه هایی هم داره،از جمله
-اعصابت ضعیف میشه
-ممکن برای جبران این تنهایی به رابطه ای تن بدی که منجر به گناه و خطا بشه
_حجم عظیمی از عشق تبدیل به تنفر میشه
-به خودت میای میبینی از بقیه خیلی خیلی جا موندی
-و مهم تر از همه یک احساس خالص رو بیهوده خرج کردی و روحی که مختص و سهم یک شخص لایق بود به بدترین شکل لکه دار کردی.

نسبت به آینده ی احساس شخص نباید بی اهمیت باشیم.لازم نیست مجبورا عاشق بشیم در عوض کمی وقت بذاریم و از اول به طرف بفهمونیم اشتباهی عاشق شده.نذاریم کشیده بشه دنبالمون.
شاید صورت ساده ای داشته باشه و طرفی که تحت فشار نیست ندونه طرف مقابلش چی میکشه
اما من افرادی رو میشناسم که برخورد سرد و بیتفاوت طرف مقابلشون از اون ها گرگ ها ساخت...

(گناه عذابش سخته و ساختن گناهکار عذابش سخت تر)


با تشکر از وبلاگ خوبتون 
یا حق
پاسخ:
من در مورد جزئیات داستان توضیحی ندادم تا داستان فاش نشود.
اگر تحلیلتون رو بر این اساس انجام میدادید، بهتر بود.


خواهش می کنم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">