سقوط - آلبر کامو
نویسنده: آلبر کامو
مترجم: شور انگیز فرخ
نشر: نیلوفر
تعداد صفحات: 167
سال نشر: چاپ نهم 1393
سقوط داستانی کوتاه درباره ی دفاعیات یک وکیل مدافع با نام مستعار "ژان باتیست کلامانس" از خودش در برابر شخص یا اشخاصی نامعلوم است. قهرمان داستان فردی مشهور و موفق است که گذر از کنار برخی وقایع ساده چون سقوط زنی در رودخانه او را به سوی بررسی گذشته، اقرار به گناهان و اعترافی صادقانه در مورد سقوط تدریجی اش سوق می دهد. آلبر کامو در سقوط ما را با نیت ها و دلیل اصلی نهفته در هر عمل و به طور کلی با خودمان و جامعه ی کنونی روبه رو می کند.
کتاب در شش قسمت و با تحلیلی طولانی از هوشنگ گلشیری آغاز می شود. و همان طور که گلشیری معتقد است سقوط جزو آن دسته از کتاب هایی است که گذر از لایه های ظاهری به لایه های پنهان آن کاری بس دشوار است.
- تنها از طریق بدجنسی می توان به دفع حمله پرداخت. از این روست که مردم برای اینکه خود محاکمه نشوند در محاکمه کردن شتاب می کنند. چه توقع دارید؟ طبیعی ترین تصور انسان، اندیشه ای که به سادگی به مخیله اش خطور می کند و گویی از اعماق فطرتش سرچشمه میگیرد، تصور بی گناهی خویش است... همه ما موارد استثنایی هستیم. همه می خواهیم از چیزی تقاضای فرجام کنیم! هر کدام می خواهیم به هر قیمتی که هست بی گناه باشیم، حتی اگر برای این کار لازم باشد که نوع بشر و قضای آسمانی را متهم کنیم. ( صفحه ی 105)
* برخلاف انتظارم کتاب لذت بخشی بود. بعد از خواندن کتاب طاعون فکر نمی کردم دوباره از کامو کتابی بخوانم. امابرای دستیابی به مفاهیم نابی که کامو بیان می کند باید بر ریتم کند و گه گاه کسل کننده داستان هایش غلبه کرد.
به نظرم این کتاب، از بین چهار کتابی که از کامو تا به حال خوانده ام، بهترین بود.