نویسنده: هاروکی موراکامی
مترجم: محمود مرادی
نشر: ثالث
تعداد صفحات: 132
سال نشر: چاپ سوم 1389
موراکامی نوسنده ای خاص است. نویسنده ای که نمی توان او را به سبک و قالب خاصی محدود کرد و شاید همین موضوع دلیلی برای طیف وسیع خوانندگان و طرفداران او باشد. دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل مجموعه 7 داستان کوتاه ( بید نابینا، زن خفته - سال اسپاگتی - میمون شیناگاوا - قلوه سنگی که هر روز جابه جا می شود - دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل - اسفرود بی دم - مرد یخی) است که در عین ساده بودن، مسحور کننده اند.
- می دونی یون پی هر چیزی توی دنیا دلایل خاص خودش رو برای کاری که می کنه داره. ... مثلا باد دلایل خودش رو داره. وقتی مشغول زندگی ات می شی متوجهش نمی شی، بعد یه جایی مجبور می شی بهش توجه کنی. اون نیت خاصی داره. اون تو رو در هم می پیچه و دگرگون می کنه. باد فقط باد نیست. باد از درون تو آگاهه. همه ی اشیا تو رو میشناسن. حتی یه سنگ. و تنها کاری که می تونی بکنی اینه که باهاشون کنار بیای. وقتی با اونا کنار بیای به بقا می رسی و ژرف تر می شی. ( صفحات 94 -93 )
- چقدر عجیب است که فرد مورد علاقه ات را پیدا کنی و فرد مورد علاقه ات پیدایت کند. معجزه است. یک معجزه آسمانی. (صفحه ی 106)
* موراکامی به حیوانات علاقه خاصی دارد و در هر کتابش مستقیم یا غیر مستقیم رد پایی از آن ها دیده می شود.
غیرقابل پیش بینی بودن داستان های موراکامی را دوست دارم.